شناخت انسان کار سادهای نیست! ذهن ما دائما درگیر طرحوارههایی است که ادراک، تفسیر و پاسخ ما به دنیای اطرافمان را شکل مدیریت میکنند. در میان این طرحوارهها، طرحواره بیاعتمادی وحشتناکترین تاثیرات را بر زندگی افراد دارد. این چارچوب شناختی، عمیقا در روان ما ریشه میدواند و تمامی روابط ما در سطح اجتماع را کنترل میکند.
وقتی از طرحواره بیاعتمادی صحبت میکنیم، منظورمان چیزی بیشتر از یک نگرانی یا احتیاط بیش از حد در روابط اجتماعی است! این طرحواره محصول تجربیات، آموزشها و تاثیر جامعه بر ما انسانها است. نکته بسیار جالب این است که به کمک همین طرحواره، نیات و اعمال دیگران را تفسیر میکنیم.
درک این الگو برای ما اهمیت زیادی دارد؛ چرا که اگر وارد فاز منفی و بدبینی شود، دیگر نمیتوانید به درستی با کسی ارتباط بگیرید. هر چقدر هم که آن فرد تلاش کند، شما همیشه بنا را بر بیاعتمادی خواهید گذاشت و سرانجام این رابطه شکست خواهد خورد. با توجه به همین موارد، در این مقاله به سراغ این طرحواره خواهیم رفت و آن را زیر ذرهبین میبریم.
بیاعتمادی به چه معنا است؟
وقتی از طرحواره بیاعتمادی حرف میزنیم نمیتوانیم مفهوم بیاعتمادی را نادیده بگیریم. مفهوم بیاعتمادی در روانشناسی پیچیدگی خاص خود را دارد پس برای درک بهتر طرحواره آن، ابتدا باید با خود بیاعتمادی آشنا شویم. دیدگاه ما نسبت به نیات و اعمال دیگر افراد متفاوت است. اگر بنا بر تجربههای گذشته نیات و اعمال افراد را مثبت در نظر بگیریم، یعنی به آن فرد اعتماد داریم. اگر برعکس همین اتفاق بیفتد و دیدگاهی منفی نسبت به افراد و نیات آنها پیدا کنیم، یعنی نسبت به آن فرد بیاعتماد هستیم.
مفهوم طرحواره بیاعتمادی
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، طرحواره بیاعتمادی به صورت مستقیم در درک، تفسیر و پاسخ افراد به جهان هستی تاثیر میگذارد. تفاوت این طرحواره با مفهوم اعتماد و بیاعتمادی آنجا مشخص میشود که بدانید گذارا نیست و یک سیستم اعتقادی عمیقتر و ریشهدارتر در ذهن ما تشکیل میدهد.
حقیقت دیگر راجع به این طرحواره این است که به سادگی قابل تغییر نیست و اگر فردی دچار آن شده است یعنی تجربیات ناخوشایند بسیار زیادی را پشت سر گذاشته است. همین تجربیات است که باعث میشود افراد نیات و اعمال افرادی که به تازگی با آنها آشنا شدهاند را نیز با دیدگاهی منفی قضاوت کنند.
طرحواره بیاعتمادی در زندگی روزمره
طرحواره بیاعتمادی با ریشه دواندن در روان فرد، به صورتها و اشکال مختلف نمایان میشود و به صورت قابل توجهی بر جنبههای مختلف زندگی فرد تاثیر میگذارد. در ادامه، تاثیر این طرحواره را در زندگی شخصی، حرفهای و اجتماعی افراد بررسی خواهیم کرد.
روابط شخصی
طرحواره بیاعتمادی در روابط شخصی به شکل مانعی درمیآید که اجازه پیشرفت و عمیق شدن رابطه را به شما نمیدهد. افرادی که درگیر این طرحواره هستند، از صحبت و اشتراکگذاری مشکلات نیز پرهیز میکنند؛ چرا که از آسیب پذیری و خیانتهای احتمالی میترسند. همین مسئله میتواند به مشکل در ایجاد دوستیهای صمیمی یا روابط عاشقانه منجر شود.
محیطهای حرفهای
طرحواره بیاعتمادی در فضای حرفهای مانع همکاری درست و کار تیمی میشود. وقتی افراد دچار بیاعتمادی عمیقی شوند، پویایی محل کار را کاهش میدهند و مانع همکاری موثر بین همکاران میشوند.
تأثیر اجتماعی
بیاعتمادی در مقیاس وسیعتر با اثر گذاری بر تعاملات و نهادهای اجتماعی به جامعه را دچار درگیریهای روانی میکند که به عدم پیشرفت و نزدیکی افراد منجر میشود. اساس هماهنگی و همکاری اجتماعی اعتماد است و از بین رفتن آن به جا افتادن فرهنگ بدبینی و بدگمانی منجر میشود.
با بررسی تاثیرات این طرحواره بر زندگی روزمرهمان، بینشی در مورد ماهیت فراگیر طرحواره بیاعتمادی و تأثیر عمیق آن بر افراد و چارچوب اجتماع به دست میآوریم.
روشهای غلبه بر طرحواره بیاعتمادی
همانطور که طرحواره بیاعتمادی چند بعدی است، درمان و غلبه بر آن نیز باید با رویکردی چند وجهی دنبال شود. کاملا درست است! درمان این اختلال کار آسانی نیست اما با رویکرد درست میتوان آن را کنترل و درمان کرد. در ادامه، چند روش کاربردی برای مقابله و تغییر این چارچوب شناختی ریشهدار را بررسی خواهیم کرد:
خود اندیشی و آگاهی
خودآگاهی اولین قدم برای اعمال هر تغییری است. تشویق افراد به فکر کردن درباره ریشهها و تاثیرات بیاعتمادی میتواند زمینه ساز تحولی مثبت در آنها باشد. شناخت منابع مطالعاتی مربوط به بیاعتمادی نیز میتواند به درک تاثیر فراگیر آن بر افکار و رفتارهای انسانی کمک کند.
رفتاردرمانی
درمان شناختی - رفتاری (CBT)، میتواند در پرداختن و به چالش کشیدن طرحواره بیاعتمادی مفید باشد. هدف این درمانها شناسایی و قالببندی مجدد الگوهای افکار منفی و پرورش الگوهایی سالمتر از اعتماد است.
اعتمادسازی تدریجی
برداشتن گامهای کوچک و تدریجی به سمت اعتمادسازی بسیار مهم است. با درگیر شدن تدریجی در موقعیتهایی که حس اعتماد شما را درگیر میکنند، میتوانید درک خود از اعتماد را تغییر دهید و به تدریج عقاید از پیش تعیین شده خود را به چالش بکشید.
توسعه روابط حمایتی
حضور در محیطهایی که روابط حمایتی و قابل اعتماد در آن پررنگ است نیز میتواند به تغییر الگوهای بیاعتمادی کمک کند. احاطه کردن خود با افرادی که قابل اعتماد هستند و توانایی حمایت از شما را دارند، میتواند به تغییر شکل باورهای شما در رابطه با اعتماد کمک کند.
ترویج ارتباطات باز
تشویق به ارتباطات باز و صادقانه نیز میتواند با کاهش سوتفاهمها، به بازسازی اعتماد کمک کند. در کل، همین وجود شفافیت است که میتواند با به چالش کشیدن پایه و اساس بیاعتمادی، آن را تغییر دهد.
شکی در این نیست که تغییر و اصلاح طرحواره بیاعتمادی به زمان، تلاش و تمایل برای رویارویی با باورهای ریشهداری است که نمیگذارند به کسی اعتماد کنید. با این حال، با تلاشهای مستمر میتوان به تدریج چارچوب شناختی خود را بازسازی کرد و درک سالمتری از اعتماد به دست آورد.
بازسازی اعتماد قبل از ایجاد طرحواره!
بازسازی اعتماد چه در روابط شخصی و چه در محیط های حرفهای، مستلزم تلاش، صبر و تعهد به تقویت ارتباطات واقعی است. با این حال تلاش به موقع برای بازسازی اعتماد به شما کمک میکند بتوانید از ایجاد یک طرحواره منفی جلوگیری کنید.
شفافیت و صداقت
بالاتر نیز به این نکته اشاره کردیم که شفافیت سنگ بنای بازسازی اعتماد از دست رفته است. صادق بودن در تعاملات به پر کردن شکاف ایجاد شده توسط بیاعتمادی کمک میکند.
ثبات در اقدامات
ثبات در بازسازی اعتماد کلیدی است. ثباتی که از آن حرف میزنیم، شامل همسویی کلمات با اعمال به طور مداوم در طول زمان است. قابل اطمینان بودن میتواند مفاهیم اصلی در رابطه با اعتماد را برای شما تغییر دهد.
تعیین مرزها و انتظارات
مشخص کردن مرزها و انتظارات در روابط بسیار مهم است. این امر، ایمنی و امنیت روانی شما را تقویت میکند و به دیگر افراد اجازه میدهد با احساس راحتی بیشتری به سمت شما بیایند. موردی که نهایتا به اعتماد بیشتر و اعتماد سازی ختم میشود.
خلق تجربیات جدید
درگیر شدن در تجربیات مثبت و قابل اعتماد جدید برای افرادی که بیاعتماد شدهاند، حیاتی است. ایجاد تجربیات مثبت و جدید به بازنویسی تجربیات منفی گذشته کمک میکند و به تدریج طرحواره بیاعتمادی را در مسیری مثبتتر قرار میدهد.
به دنبال درک متقابل
همدلی و درک متقابل، نقش اساسی در بازسازی اعتماد دارند. هر دو طرف یک رابطه باید به دنبال درک دیدگاهها و احساسات یکدیگر باشند و همدلی و احترام متقابل را تقویت کنند.
بازسازی اعتماد فرایندی تدریجی است که نیازمند تلاش آگاهانه همه طرفهای درگیر است. در نتیجه نمیتوان از یک نفر انتظار داشت بدون کمک جامعه یا نزدیکان خود، ریشههای بیاعتمادی را در خود از بین ببرد.
کلام آخر در رابطه با طرحواره بیاعتمادی
طرحواره بیاعتمادی چارچوب شناختی قدرتمندی است که به شکل قابل توجهی ادراکات، تعاملات و پویاییهای اجتماعی ما را شکل میدهد. پیامدهای منفی این طرحواره در روابط شخصی، محیطهای حرفهای و بافت اجتماعی جامعه نیز نمایان میشود.
درک ریشهها و پیامدهای طرحواره بیاعتمادی به مام کمک میکند هوشمندانه به سراغ اصلاح آن برویم. به علاوه با ایجاد آگاهی میتوان از تاثیرات بسیار منفی این طرحواره در جامعه جلوگیری کرد. دقت کنید که پرداختن به چنین چالشهایی، نیازمند تلاش جمعی است. در نتیجه نه تنها به درون نگری و تغییر فردی نیاز بلکه به ارزیابی مجدد سیستمهای اجتماعی، پلتفرمهای فناوری و محیطهای رسانهای نیاز است. نهایتا این نکته را به خاطر بسپارید که کمک گرفتن از افراد متخصص میتواند شما را از چنگال طرحواره بیاعتمادی نجات دهد. متخصصین آنلایف همواره با برگزاری وبینارهای مختلف و جلسات مشاوره خصوصی به شما کمک میکنند تا بتوانید زندگی روانی سالمتری را تجربه کنید.