mobile Menumobile Logo
mobile Cart
احساس غم؛ احساسی ذاتی در وجود انسان

احساس غم؛ احساسی ذاتی در وجود انسان

calendar

نویسنده: گروه علمی آنلایف

calendar

تاریخ انتشار: 1403/02/13

category

دسته‌بندی: روان سالم

احساس غم در کنار احساسات دیگر مانند شادی، خشم، افتخار و... بخشی از هویت انسانی است که وجود آن به طرزی ضروری و حتی مفید است. هر انسانی در طول زندگی خود احساسات متفاوتی را در شرایط متفاوت تجربه می‌کند و وجود هرکدام دلایل زیستی خاص خودش را دارد. در طی تکامل بشری، این حس از‌بین نرفته است و همچنان به طور فزاینده‌ای در زندگیمان وجود دارد. پس، وجود چنین حالتی در زندگی‌مان تاثیر‌گذار بوده و برای بقا لازم است. به عنوان مثالی دیگر، وجود حس ترس، فرد را برای جنگیدن و یا فرار کردن آماده می‌کند یا حس بد در مواجه با کثیفی انسان را از بیماری دور می‌کند. بنابراین تجربه ناراحتی و غم به دلایل مختلف در مقاطعی از زندگی کاملا طبیعی است. در اکثر جوامع، چنین احساسی ویژگی‌ای منفی و غیرضروری محسوب می‌شود، در حالی که وجود چنین حسی باعث می‌شود که روند زندگی‌مان کندتر شده و ابعاد جدیدی از زندگی برای‌مان نمایان شود. کتاب‌های بسیاری برای دوری از حس غم وجود دارد که ما را تشویق به مقابله با چنین حسی می‌کنند. البته نباید از این نکته غافل شد که ناراحتی طولانی مدت در زندگی فرد تاثیرات منفی گذاشته و در روند آن اختلال ایجاد میکند.

غم چیست؟

تقریبا تمام جانوران به نحوی ناراحتی را تجربه می‌کنند و بشر نیز از این قاعده مستثنی نیست. از این رو، این موضوع، پدیده ای تازه نیست و هزاران سال است که انسان با آن دست و پنجه نرم میکند. این حس علاوه بر اینکه حسی بنیادی به شمار می‌رود، در واقع واکنش خودکار انسان در برابر اتفاقی ناخواسته و یا غیر‌منتظره است و پیامی را به انسان می‌رساند. این پیام، انسان را از وجود شرایطی نامتناسب با خبر میکند که او متمایل است آن شرایط تغییر کند. به وجود آمدن این حس دلایل متفاوتی دارد که می‌تواند ریشه در خودآگاه یا ناخودآگاه مان باشد. احتمالا به همین خاطر است که گاهی بدون هیچ دلیل خاصی ناراحت بوده و به‌دنبال پیدا‌کردن منشا آن هستیم. اگرچه تمام احساسات ما منشا هورمونی و ناخودآگاه دارند، اما امکان کنترل آن ها نیز وجود دارد که نیاز به آگاهی و مهارت بیشتری است.

نشانه‌های غم

غم و ناراحتی نشانه‌های بسیاری دارد که حتی میتواند در فیزیولوژی انسان نیز تاثیر بگذارد. گاهی ما حس غم را در کنار احساسات دیگری مانند خشم، ناامیدی، حس گناه و اضطراب تجربه می‌کنیم و این امکان وجود دارد که بقیه احساسات قوی‌تر باشند و ما متوجه حس غم در وجودمان نشویم. همچنین، منشا بسیاری از درد‌های فیزیکی در انسان، از ناراحتی اوست. معده درد، سر درد و اختلال در خواب می‌تواند ریشه ای در غم تسکین نیافته‌ی انسان داشته باشد. البته که غم دارای نشانه های بدیهی‌تری نیز است. گریه کردن، تمایل به تنها بودن یا انجام کارهایی که حواس فرد را از شرایط موجود پرت کند، از نشانه‌های واضح ناراحتی هستند.

تفاوت غم و افسردگی

به طور کلی تجربه حس غم امری کاملا طبیعی بوده و هیچ ایرادی به آن وارد نیست. اما  اگر مدت ماندگاری آن بیش از دو هفته طول بکشد، نشانه‌هایی از افسردگی در فرد ظاهر می‌شود. بنابراین یکی از مهم‌ترین تفاوت های غم با افسردگی، مدت زمان آن است.احساس غم معمولا گذرا است، ولی احساس افسردگی طولانی‌تر بوده و به نوبه خود خطرناک‌تر است که به توجه خاصی نیاز دارد. 

غم می‌تواند به دلایل اتفاقات روزانه به‌وجود آید، اما افسردگی عاملی فراتر از آن دارد. هنگام افسردگی فرد اشتیاق ئ علاقه خود را در زندگی از دست می‌دهد و مهم‌تر از آن، این است که دیگر با انجام دادن کارهای مورد علاقه خود، آن حس خوب سابق را بدست نمی‌آورد. حتی می‌توان به این موضوع اشاره کرد که افسردگی اختلال در معنای زندگی فرد به‌وجود می‌آورد که وی را بی‌روح و بی انگیزه می‌کند. بنابراین، افسردگی فقط یک بخشی از ناراحتی نیست، بلکه فراتر از آن است و نیاز به درمان دارد و عدم توجه به آن عواقب منفی خود را دارد. این بیماری مراحل مختلفی دارد که در نهایت امکان خودکشی فرد را نیز ممکن است به همراه داشته باشد. هنگامی که فرد به دلیل خاصی (از دست دادن عزیزی) غمگین است، چنین حسی پس از مدتی خود به خود از بین میرود، در حالی که افسردگی نیازی حتمی به درمان دارد. زیرا مشکل اصلی، خطای شناختی فرد نسبت به محیط خود و معنای زندگی خویش است. دوری از این وضعیت دائم برای فرد بسیار سخت است و ظاهرا مشورت دیگران نیز کمکی به وی نمی‌کند. قرارگیری در این وضعیت، زندگی حرفه‌ای و روابط شخصی فرد را مختل کرده و از کیفیت آن می‌کاهد. به عنوان مثال، اگر شما با معشوقه خود قطع رابطه کرده اید و حس خویی ندارید، این حس ناراحتی است که طبیعتا عادی تلقی می‌شود، اما اگر از قطع رابطه تان چندین ماه گذشته است و هنوزم آن حس را همرا خود دارید، شما در مرحله افسردگی قرار گرفته اید.

نشانه‌ها و علائم غم

در ادامه برای شناخت بهتر افسردگی و تشخیص قائل شدن آن با احساس ناراحتی، به نشانه‌های رایج آن میپردازیم.

حس بی‌نشاطی (حس پوچی یا اندوه شدید برای مدت طولانی)

بی‌علاقگی نسبت به انجام فعالیت هایی که یک زمانی باعث خوشحالی فرد میشد

افزایش یا کاهش شدید در وزن فرد

افزایش یا کاهش شدید در اشتها

بی‌خوابی یا خواب زیاد

آشفتگی و بی‌منطق بودن

خستگی و نداشتن انرژی

عدم توانایی در تصمیم‌گیری و قاطع نبودن

اندیشه هایی مبنی بر پایان دادن به زندگی و برنامه ریزی برای خودکشی

البته لازم به ذکر است که از هر هشت خانمی که زایمان میکنند، یک نفر مبتلا به افسردگی بعد از زایمان می‌شود. بنابراین، می‌توان گفت که این مدل افسردگی نوعی بیماری رایج میان زنان باردار است.

دلایل عمده احساس ناراحتی

حالا که تفاوت میان غم و افسردگی را دانستیم، به دلایل عمده غمگین بودن می‌پردازیم. دلایل غم و ناراحتی عبارت‌اند از:

مشکلات موجود در خانه (برای مثال، دعوای خانوادگی یا خشونت خانگی)

مشکلات موجود در مدرسه یا محل کار، فشار ناشی از آن‌ها

اثاث کشی خانه

از دست دادن دوست یا عزیزی

بیماری یا نگرانی ناشی از بیمار بودن کس دیگر (افراد نزدیک)

تغییرات شیمیایی (هورمونی) در بدن (ناشی از فقر، مصرف مواد مخدر، تزریق دارو...)

تغییرات فکری فرد (برای مثال، تفکر انتقادی نسبت به خود، یا آگاهی بیشتر نسبت به فقر و تروریسم)

البته لازم به ذکر است که شرایط ژنتیکی و آگاهی هر فردی نیز بسیار بر ذهن او تاثیر‌گذار است و شاید تنها یک یا دو و حتی هیچکدام از عوامل بالا نتواند باعث ناراحتی وی شود.

آیا ناراحتی مزیتی دارد؟

اگر بخواهیم به این سوال جواب کوتاهی بدهیم، می‌شود گفت: قطعا. زندگی‌ای را تصور کنید که مدینه فاضله باشد. در آن زندگی همه چیز خوب است و هیچ کس هیچ غمی ندارد. انگار فرد در شادی بی‌پایانی به سر میبرد. پس، او هیچ درکی از ناراحتی و دلسردی ندارد. بنابران، چطور می‌تواند قدر شادی و طراوت را بداند. یکی از ویژگی های ذهن انسان، عادی سازی شرایط است. این ویژگی هم روی مثبت دارد هم روی منفی. اگر قرار بود یک ناراحتی کوچک تا اخر عمر بر زندگی او اثر بگذارد، زندگی وی دچار اختلالات شددیدی می‌شد. از طرفی دیگر، هیچ خوشحالی‌ای پایدار نیست و پس از گذشت مدتی از منشا آن عادی می‌شود. البته که باز چنین ویژگی‌ای مثبت تلقی می‌شود. زیرا، ترشح بیش از حد هورمونی حتی اگر در نگاه اول، خوب به‌نظر برسد، به شدت خطرناک است. حتی سرتونین (هورمون شادی) بیش از حد باعث اختلال در زندگی شده و بقای افراد را به خطر می‌اندازد. 

اساسا از نظر علمی ،این وضعیت ذهنی دارای کارکردهایی است که تاثیر مستقیمی در ذهنیت ما ایجاد می‌کند. از جمله این کارکرد‌ها، تقویت حافظه است. طی یک آزمایش علمی ثابت شد، افرادی که در روز‌های بارانی که نسبتا اندوهگین بودند، به نسبت روز‌های آفتابی و شادتر خاطره بیشتری در ذهنشان مانده بود. هنگامی که به اصطلاح، حالمان گرفته است، تمایل بیشتری برای توجه به جزئیات اطرافمان داریم. هنگام شادی، ذهن ما جزئیات را نامشخص‌تر می‌بیند. به همین دلیل است که در آن لحظه زمان مثل باد می‌گذرد. 

کارکرد دیگر آن، تقویت قضاوت‌هایمان است. هنگام اندوه پیش‌داوری هایمان نیز کمتر می‌شود. به طور کلی، از ویژگی‌های مهم ذهن قضاوت آدم های دیگر و همینطور پیش‌بینی رفتار‌های آن‌هاست که متاسفانه در بسیاری از موارد، آن قضاوت نابجا و نادرست است. برای همین در این مواقع، به عنوان مثال، تمایل کمتری خواهیم داشت که کسی را از روی ظاهرش قضاوت کنیم. از این رو، مهربانی در ما نیز بیشتر می‌شود و در نتیجه تمایل بیشتری خواهیم داشت که به دیگران کمک کنیم.

همان‌طور که بالاتر به آن اشاره شد، در بیشتر جوامع ناراحتی به عنوان یک حس منفی محسوب می‌شود. اما وجود همین حس است که نگاه جدیدی نسبت به زندگی به انسان می‌دهد و او می‌تواند ارزش و معنای حس خوب را بفهمد.

به عبارتی دیگر، داشتن این حس نشانه ضعف و سستی در انسان نیست و در چنین شرایطی است که انسان یاد می‌گیرد حال بدش را بپذیرد و به راه خود ادامه دهد. به عبارتی، گرافیت در فشار زیاد تبدیل به الماس می‌شود. بنابراین، به طور کلی، شرایط سخت را نمی‌توان کاملا به حالت منفی تعبیر کرد و می‌توان آن را فرصتی برای شناخت بهتر خود استفاده کرد. مهم این است که فرد بداند ناراحتی حالت بد و پایداری نیست و حتی دلیل آن نیز مهم نیست. ممکن است فرد حتی با دیدن فیلمی غمگین شود و یا از مرگ عزیز خود سوگوار شود. پذیرفتن این حالت و تطابق با آن بسیارمی‌تواند کمک کننده باشد. 

استراحت در زندگی بسیار ضروری است. پیام دیگراندوهگین بودن نیز این می‌تواند باشد که ما به مقداری استراحت نیاز داریم و هنگامی که این حس را بپذیریم، ریکاوری ما شروع می‌شود.

علاوه بر این موارد، داشتن این حس در ظاهر، به صورت ناخودآگاه به دیگران می‌فهماند که ما به کمک نیاز داریم و این نیاز از طریق همدلی و بودن در کنارمان رفع می‌شود.

در نهایت می‌توان اظهار کرد که ناراحت بودن دوره ای گذرا است که مهم ترین درس آن پذیرش و تطایق با شرایط ناهموار است. به عبارتی دیگر، می‌توان این حالت را فرصتی دانست تا به ارزش‌های زندگی پی‌برده و معنای آن را بازبینی کرد.

رویارویی با ناراحتی

هنگامی که در شرایط منفی و ناخواسته قرار می‌گیریم، روش  برخورد ما با آن وضعیت بسیار حیاتی است. از واژه "مقابله" با ناراحتی نباید استفاده کرد. زیرا اولین مرحله در پشت‌سر گذاشتن این حس پذیرش آن است نه مقابله با آن. هیچ جنگی قرار نیست صورت بگیرد، چون به احتمال زیاد بازنده اصلی آن خودمان هستیم. پس، اولین گام در هنگام مواجه شدن با ناراحتی پذیرش آن است. به عبارت دیگر، باید بپذیریم که ناراحت هستیم و ناراحت بود یک اتفاق کاملا عادی‌ بوده  و نشان‌دهنده ضعف فرد نیست. راهکار‌های دیگری نیز در ادامه مقاله آمده است:

یادداشت روزانه بنویسید. در یادداشت‌های روزانه می‌شود بدون ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن احساسات واقعی خود را بازگو کرد. 

با خودتان مهربان باشید. هرگز فراموش نکنید که این وضعیت یک روند عادی در زندگی‌تان است. پس اگر ناراحت هستید، کاملا تقصیر شما نیست.

خود‌مراقبتی کنید. ذهن‌آگاهی و خودمراقبتی دو روش بسیار موثر برای کنترل احساسات‌مان هستند.

با یکی صحبت کنید. با دوست، آشنا یا تراپیستی که می‌خواهید صحبت کنید. شریک کردن غم خود با دیگران از طریق صحبت بار سنگین ناراحتی بر دوش‌مان را تا حدی سبک می‌کند.

فعالیت‌هایی انجام دهید که باعث آرامش و راحتی‌تان می‌شود. دیدن فیلم‌های مورد علاقه و یا خوردن خوراکی دوست داشتنی‌مان باعث حس بهتر در وجود‌مان شده و ما را نسبت به خوشی‌های دیگر زندگی دوباره آگاه می‌کند.

گریه کنید. نگذارید بغض زیادی گلوی‌تان را بگیرد و اگر می‌توانید به سادگی گریه کنید. زیرا این کار، یکی از بهترین روش‌ها برای خالی کردن فشار درونی است.

به خودتان فرصت بدهید. گاهی ناراحتی مقداری به زمان نیاز دارد تا رفع شود. پس سعی کنید تا حدی صبور باشید. (البته همانطور که گفته شد، ناراحتی ماندگار بیش از دو هفته به معنای افسردگی است که نیاز به بررسی جدی‌تری دارد.)

انیمیشن ظاهر و باطن (2015)

برای درک بهتر احساسات درونی، به‌ویژه غم، می‌توانید به تماشای انیمیشن آمریکایی که در سال 2015 به نام ظاهر و باطن منتشر شد، بنشینید. این انیمیشن در‌مورد دختر 11 ساله و خوشحالی است که پس از نقل مکان به سان‌فرانسیسکو دچار استرس و به دنبال آن ناراحتی می‌شود. در این انیمیشن متوجه می‌شوید که دنیای درون انسان و احساسات وی چگونه عمل میکنند.

کلام آخر در رابطه با غم

همه ما در زندگی خود با احساسات مختلف از جمله غم دست و پنجه نرم می‌کنیم! با این حال خیلی مهم است که بتوانیم این احساس ارزشمند از احساسات انسانی را از افسردگی تشخیص بدهیم. اینجا است که دوره آموزشی غم یا افسردگی به کمک شما می‌آید. اگر بعد از تماشای این دوره به کمک بیشتری نیاز داشتید می‌توانید از مشاورین متخصص آنلایف کمک بگیرید.

بیشتر بدانیم
اختلال PTSD؛ طوفانی بعد از صاعقه!

اختلال PTSD؛ طوفانی بعد از صاعقه!

categoryروان سالم

 اختلال استرس پس از سانحه یا همان PTSD معروف، یک اختلال در سلامت روانی فرد درگیر محسوب می‌شود که با تجربه یا مشاهده یک رویداد وحشتناک بروز پیدا می‌کند. این...

مطالعه مقاله
علائم افسردگی

علائم افسردگی

categoryروان سالم

افسردگی یکی از شایع‌ترین اختلالات روانی است، به‌طوری که حدود 5 درصد از بزرگسالان از این اختلال رنج می‌برند. افسردگی با تغییرات خلق و خوی روزمره و ناراحتی گذرا متفاوت است. این اختلال می‌تواند تمام جوانب زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده و باع...

مطالعه مقاله
افسردگی فصلی پاییزه؛ خزان عاطفی

افسردگی فصلی پاییزه؛ خزان عاطفی

categoryروان سالم

با فرا رسیدن فصل سرما و کاهش ساعات روشنایی در روز، بسیاری از ما دچار افسردگی پاییزی می‌شویم که می‌توانند زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهند. اینگونه است که در فصل‌های پاییز و زمستان با نوعی افسردگی و اختلال عاطفی (SADمطالعه مقاله

onlife badge

درباره آنلایف

آنلایف؛ جامعه‌ای پویا از یادگیرندگان و متخصصان حوزه سلامت روان است.همه آنچه برای سرمایه‌گذاری روی آینده خود نیاز دارید از ابزارهای خودشناسی، محتوای آموزشی تا مشاوره با متخصصان همه در یک پلتفرم تجمیع شده است. آنلایف، همراه شما در این مسیر هیجان‌انگیز است.

ما در شبکه های اجتماعی:
telegraminstagramyoutubeaparatcastbox

ارتباط با آنلایف

تهران بزرگراه یادگار امام بلوار ایثارگران بعد از ایثار پنجم استودیو آنلایف

۰۹۱۰۲۰۴۹۲۷۵
٠٩١٠٢٠٤٩٤١٢