همه ما در زندگیمان با خودمان و دیگران ارتباط برقرار میکنیم اما این برای دانستن تعریف ارتباط کافی نیست. مهارت ارتباطی یکی از مهمترین مهارتهایی است که میتواند به پیشرفت زندگی شخصی و شغلی ما کمک کند. اگر بهدرستی بدانیم که ارتباط چیست و تعریف ارتباط کلامی و غیرکلامی از چه قرار است، راحتتر میتوانیم ارتباط موثر برقرار کنیم.
اگر بخواهیم تعریف ارتباط را به زبان ساده بگوییم، باید آن را اینطور تعریف کنیم: روابط، تعاملاتی هستند که ما در زندگی برقرار میکنیم. به این طریق، هرگونه ارتباط انسانی میتواند جزو تعریف ارتباط بگنجد. همین حالا میتوانید افراد بسیاری را بشمارید که با آنها ارتباط دارید؛ از اعضای خانواده و دوستانتان گرفته تا همکارانتان و حتی کسانی که در خیابان میبینید. این ارتباطات میتوانند گذرا و کوتاه یا دائمی و تا آخر عمر باشد. برخی از این روابط نام خاصی دارند یا در دستهبندی مخصوصی میگنجند. برای مثال ارتباط والدین با فرزندان یکی از مهمترین ارتباطاتی است که در اوایل عمرمان برقرار میکنیم.
تعریف ارتباط به زبان ساده: پیام بده، پیام بگیر!
راه دیگری که برای تعریف ارتباط وجود دارد، این است که آن را فرایند ارسال و دریافت پیام بدانیم. این پیامها میتوانند از طریق ارتباط کلامی یا ارتباط غیرکلامی ردوبدل شوند. در واقع حرف زدن، اشاره کردن، نوشتن، پیامک دادن، حتی ارسال عکس و ایموجی در پیامرسانها میتواند نوعی ارتباط باشد. در واقع میتوانیم تعریف ارتباط را اینگونه سادهتر بیان کنیم: ساختن و ردوبدل کردن معنا، ارتباط میسازد. در واقع در دنیای مدرن امروزه، سوال ارتباط چیست میتواند جوابهای بسیار متنوعی داشته باشد.
اگر بخواهیم با این تعریف ارتباط پیش برویم، هر ارتباط معنادار از چند عنصر مهم تشکیل میشود: فرستنده، گیرنده، پیام و تفسیر معنای ارتباط و آن پیام. فرستنده پیام را به گیرنده میفرستد و گیرنده پس از دریافت آن، پیام را تفسیر میکند. گیرنده همچنین پس از دریافت پیام، جواب خود را به فرستنده منتقل میکند. تمام این مراحل میتوانند بهصورت ارتباط کلامی یا غیرکلامی اتفاق بیفتند. حتی یک سر تکان دادن ساده نیز میتواند نوعی ارتباط غیرکلامی باشد که نشاندهنده موافقت یا مخالفت فرستنده است. همین که شما در حال خواندن متنی در مورد این هستید که ارتباط چیست و چه معنایی دارد، یعنی در حال گرفتن پیامی هستید.
اگر تفسیر معنای پیام از سمت هر دو طرف به یک شکل باشد، ارتباط مورد نظر با موفقیت انجام شده است. با این حال، گاهی اتفاق میافتد که این تفاسیر با یکدیگر تفاوت پیدا میکنند و معنای ارتباط در طی فرایند ارتباط برقرار کردن، از دست میرود. در اینجور مواقع در تعریف ارتباط میگوییم که این ارتباط باعث سوءبرداشت شده است.
حالا که فهمیدیم ارتباط چیست و چه معنایی دارد، باید به تعریف رابطه بین فردی بپردازیم. اگر ارتباطی مداوم و اثربخش باشد، میتواند یک رابطه بینفردی یا میانفردی را به وجود بیاورد. البته تمامی ارتباطات روزمره ما لزوما منجر به رابطه نمیشوند.
تعریف روابط بینفردی
دلیل این که ما با افراد مختلف ارتباط برقرار میکنیم، این است که بتوانیم روابط محکم و عمیقی را با آنها به وجود بیاوریم. برای همین است که باید تعریف ارتباط و رابطه را بهدرستی بدانیم، تا بتوانیم روابطی را بسازیم که به زندگیمان معنا میبخشند. اما صرف این که میدانیم ارتباط چیست و چه معنایی دارد، کمکمان نمیکند که تعریف رابطه را نیز بدانیم یا بتوانیم روابطی را به وجود بیاوریم.
تعریف رابطه بینفردی به تعریف ارتباط نامربوط نیست. در واقع رابطه بینفردی به پیوند عمیق بین دو نفر یا بیشتر گفته میشود. این پیوند عمیق بهوسیله ارتباط موثر و مداوم به وجود میآید. شما ممکن است با افراد زیادی ارتباط داشته باشید، اما لزوما با آنها رابطهای بینفردی را به وجود نیاوردهاید.
رابطه بینفردی میتواند بین افراد مختلفی به وجود بیاید:
- رابطه بین یک مرد و یک زن (عشق، ازدواج)
- رابطه با اعضای خانواده نزدیک و فامیل
- رابطه بین فرزند و والدین
- رابطه با دوستان
- رابطه بین همکارها یا کسانی که در یک محل کار میکنند
شما با خودتان نیز رابطهای شخصی دارید. هرچقدر رابطه شما با خودتان قویتر و عمیقتر باشد، سلامت روان بهتری خواهید داشت و راحتتر میتوانید با سختیهای زندگی روبهرو شوید. از طرف دیگر، روابط با دیگران ممکن است بهصورت فردی یا در یک گروه به وجود بیاید. احتمالا تجربه گروههای دوستی در مدرسه، دانشگاه یا حتی در محل کار را داشتهاید.
اهمیت روابط بین انسانها در زندگی
همانطور که در تعریف ارتباط گفتیم، ارتباطات ما انواع مختلفی دارند. این که شکل ارتباط چیست و از چه قرار است، بستگی به اهمیتی دارد که ما برای آن ارتباط قائلیم. ممکن است ارتباط ما با فردی گذرا و کوتاهمدت باشد اما ارتباطمان با فردی دیگر دائمی باشد و تا آخر عمرمان به طول بینجامد. به همین ترتیب، روابط ما نیز انواع مختلفی دارند. احتمالا شما نیز دوستیهایی داشتهاید که به پایان رسیدهاند. برای مثال، بسیاری از دوستیهای زمان مدرسه تنها متعلق به همان زماناند و پس از پایان آن دوران، این روابط نیز به سر میآیند. ممکن است هنوز با بسیاری از این افراد ارتباط داشته باشید، اما لزوما با آنها رابطهای ندارید.
معنای ارتباط و رابطه، بستگی به ارزشی دارد که برای آن قائل میشویم. روابط بینفردی ممکن است بر پایه مسائل مختلفی بنا شوند؛ از علائق مشترک گرفته تا عشق، همبستگی یا همکاری شغلی. روابط بینفردی ما در بافت زندگی اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی ما به وجود میآیند. یک رابطه بینفردی نظامی پویاست که در طول وجودش، تغییرات بسیاری میکند. روابط ما مثل موجوداتی زنده آغاز، طول عمر و پایانی دارند. آنها به مرور زمان رشد میکنند و بهتر میشوند. هرچقدر جلوتر میرویم افراد درون یک رابطه به یکدیگر نزدیکتر میشوند و ارتباطشان عمیقتر و پرمعناتر میشود. با این حال، ممکن است عکس این نیز اتفاق بیفتد. ممکن است این افراد به مرور زمان از یکدیگر فاصله بگیرند و پس از مدتی، به حدی از هم دور شوند که دیگر رابطهای بینشان باقی نماند.
برای نگهداری از یک رابطه خوب مانند هر موجود زنده دیگری، احتیاج به برنامهریزی، تلاش و توجه داریم. این سرمایهگذاری بلندمدت قرار است مزایای بسیاری را در زندگی ما به ارمغان بیاورد. روابط نزدیک با افراد برای سلامت جسم و روان ما اهمیت بسیاری دارد. اگر روابط عمیق و دلسوزانهای با دیگران داشته باشیم، سالمتر زندگی میکنیم و بیشتر عمر میکنیم. روابط رضایتبخش با اعضای خانواده و دوستان منجر به پیشرفتهای شخصی و شغلی خواهد شد. حس اهمیتداشتنی که از طریق روابطمان کسب میکنیم، باعث میشود علاوه بر خوشحال بودن، احساس امنیت کنیم.
چرا رابطه میسازیم؟
ما با تعریف ارتباط و رابطه سعی میکنیم این مفاهیم را در ذهنمان پردازش کنیم. با این حال، یک سوال مهمتر این است که چرا ما این روابط را به وجود میآوریم و با دیگران ارتباط برقرار میکنیم؟ معنای ارتباط و رابطه در زندگی ما چیست؟
تئوریهای متفاوتی برای فهمیدن رابطه بینفردی به وجود آمدهاند. نگاه کردن به معنای ارتباط و رابطه از دریچه هرکدام از آنها، امتیازهایی را به همراه دارد و به ما بینش خاصی میدهد. برای همین است که بهتر است صرفا یکی از آنها را انتخاب نکنیم و تمامی آنها را در نظر بگیریم.
انسانها از لحظه به دنیا آمدن، برای رفع نیازهای اولیهشان به دیگران نیاز دارند. به همین دلیل است که کودکان ارتباط نزدیک را در راستای رفع نیازهای اولیهشان درک میکنند. در واقع معنای ارتباط برای ما در آن سن، بستگی به منفعتهایی دارد که آن ارتباط به همراه میآورد. ما در ادامه زندگیمان نیز با وجود این که میتوانیم خودمان نیازهایمان را رفع کنیم، به دنبال ارتباط با دیگران و ساختن رابطه میرویم.
پس از مدتی، کنار دیگران بودن تبدیل به نوعی عادت میشود و علاوه بر نیازهای زمان کودکیمان، برای رفع نیازهای عاطفی و اجتماعی نیز از روابطمان کمک میگیریم. این نیازها شامل نیاز به تعریف و تمجید، احترام، محبت، عشق و موفقیت میشود. رفع این نیازهاست که به ما انسانها این انگیزه را میدهد تا در طول زندگیمان به دنبال ارتباط گرفتن با دیگران و ساختن روابط معنادار باشیم.
همین حالا هم روابط زیادی داریم که احتیاج به مراقبت دارند. شاید مدتی است که به آنها بیتوجهی کردهایم. حالا که از تعریف ارتباط و رابطه آگاهیم، شاید زمان مناسبی باشد که ارتباطات و روابطمان را عمیقتر و قویتر از همیشه کنیم. شاید هم بتوانیم روابط جدیدی را به وجود بیاوریم و از این طریق، شادتر و موفقتر زندگی کنیم.