ایدهآلگرایی همیشه از سوالات ابهامبرانگیز زندگی انسان بوده است. کارشناسان در مورد خوب یا بد بودن ایدهآلگرایی بسیار صحبت کردهاند و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار دادهاند. اما هیچکدام نتوانستهاند با قطعیت ایدهآلگرایی را تایید یا رد کنند. ایدهآلگرایی در مدیریت زمان نیز بسیار چالشبرانگیز است. چیزی که همه کارشناسان روی آن اتفاق نظر دارند این است که باید ایدهآلگرایی را از دو جنبه مثبت و منفی در مباحث مختلف از جمله مدیریت زمان مورد بررسی قرار داد.
در این مقاله قصد داریم تعریف تقریبا دقیقی از ایدهآلگرایی ارائه دهیم. همچنین در این مورد صحبت میکنیم که ایدهآلگرایی چه زمانی رفتار منفی محسوب میشود. سپس در مورد مشکلاتی که ایدهآلگرایی در مدیریت زمان به وجود میآورد بحث خواهیم کرد. در آخر نیز به این نکته اشاره میکنیم که خودشناسی و خودآگاهی چگونه میتوانند به فرآیند مدیریت زمان کمک کنند.
ایدهآلگرایی چیست؟
در این مقاله منظور از واژههای ایدهآلگرایی، کمالگرایی و کمالطلبی، دقیقاً یک مفهوم است. در بعضی منابع این سه را از هم جدا میکنند و تعریف متفاوتی برای هر کدام در نظر میگیرند. اما ما در این مقاله در مورد یک مفهوم واحد صحبت میکنیم؛ البته در زبان انگلیسی هم برای ایدهآلگرایی، کمالگرایی و کمالطلبی فقط یک کلمه وجود دارد: Perfectionism (پرفکشنیسم).
تعریف کمالطلبی و کمالگرایی
کمالطلبی در روانشناسی یک ویژگی شخصیتی است که فرد تلاش میکند تا کاری را بیعیب و نقص انجام دهد. فرد کمالطلب برای بهدست آوردن بالاترین سطح عملکرد، استانداردهای بسیار بالایی را تنظیم میکند. فرد کمالطلب یا کمالگرا دائما در حال ارزیابی و انتقاد از خود است و همچنین قضاوت دیگران را دائما در مورد خودش رصد میکند.
منابع مختلف در مورد ایدهآلگرایی تعاریف متفاوتی را ارائه دادهاند. اما اگر بخواهیم ایدهآلگرایی را ساده توضیح دهیم باید بگوییم «تعریف استانداردهایی سختگیرانه به شکلی که نتایج نباید حتی یک پله پایینتر از کمال و ایدهآل باشد.» به عبارت دیگر، رفتار سختگیرانهای وجود دارد که دستور میدهد برای مسائل پیش رو راهحلهایی بیعیب و نقص پیدا کنید.
بزرگترین مشکلی که کمالگرایی ایجاد میکند، چیست؟
وقتی فردی بالاترین سطح انتظارات و استانداردها را برای خودش و اطرافیان تعریف میکند، همیشه در انتظار ایدهآلترین حالت ممکن است. استرس و فشار روانی که فرد کمالگرا بابت رسیدن به اهداف ایدهآل تحمل میکند، بسیار بالاست. اضطراب، بزرگترین مشکلی است که فرد کمالطلب با خودش حمل میکند که باعث آسیب جسمی و روانی او میشود.
چرا ایدهآلگرایی رفتاری منفی محسوب میشود؟
بهنظر میرسد که ایدهآلگرایی آنقدرها هم بد نیست. اما این رفتار زمانی به ایدهآلگرایی منفی تبدیل میشود که یکی از ویژگیهای زیر را داشته باشد:
1. به خاطر تعریف استانداردهای بالا، ترس از شروع و حل مسئله به وجود بیاید، چرا که افراد به دنبال راهحلی بیعیب و نقص هستند. در واقع این تفکر یعنی یا همه یا هیچ؛ اصطلاح صفر و یک هم بهکار برده میشود. به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که به دنبال راه انداختن کسب و کار خودش است اما منتظر است تا همه چیز آماده شود تا شروع کند.
2. اگر نتیجه حاصل یک پله پایینتر از استانداردهای تعریفشده باشد، بخششی در کار نیست. در واقع هیچ اشتباه کوچکی پذیرفته نمیشود چرا که نتایج نامطلوب جدیای به بار میآورد. به عنوان مثال تصور کنید تیمی دستگاهی را برای حل مشکلی در صنعت تولید میکند. دستگاه شروع به کار میکند و مشکل حل میشود اما سیستم، مصرف برق بیشتری پیدا میکند. مدیر، تیم و خودش را بابت مشکلی که ایجادشده سرزنش میکند و نمیبخشد. به این حالت ایدهآلگرایی منفی گفته میشود.
3. فرد ایدهآلگرا غیر از خودش به هیچکس اعتماد ندارد چون فقط خودش میتواند با بالاترین کیفیت ممکن، کارها را انجام دهد. در این صورت فرد با انبوهی از کارها روبهرو میشود، چون نپذیرفته است که بعضی از کارها را به دیگران واگذار کند.
البته توجه داشته باشید که ایدهآلگرایی به صورت کامل زیر سوال نیست و تمام جنبههای آن منفی نیستند. تعریف استانداردهای بالا و اهداف بلندپروازانه زمانی به رفتاری منفی تبدیل میشوند که چهار ویژگی بالا را داشته باشند. در این صورت است که فرد به خودش و اطرافیانش سخت میگیرد و رفتار ملامتآمیز نشان میدهد.
تصور کنید که برای گرفتن نمره خوب در آزمون آیلتس، برنامهریزی کردهاید که شش ماه روزی 12 ساعت مطالعه و تمرین کنید. این برنامه سختگیرانه و هدف بلندپروازانه خوبی است اما اگر به خاطر برنامه فشردهای که دارید، شروع نکنید بد است! یا مثلا وقتی پس از دو هفته که طبق روال پیش رفتید، یک روز دوستتان تماس میگیرد و شما را به دورهمی همکلاسیهای دوره دبستان دعوت میکند، این فرصتی نیست که به راحتی بتوانید از دستش بدهید. پس به دورهمی میروید و از فردای آن روز خودتان را نمیبخشید و برنامه را به کلی کنار میگذارید؛ این ایدهآلگرایی منفی است. یا حتی اگر شش ماه روزی 12 ساعت هم مطالعه کنید ولی به جای نمره هشت، 7.5 بگیرید، خودتان را سرزنش میکنید و باز هم دچار ایدهآلگرایی منفی میشوید.
ایدهآلگرایی در مدیریت زمان چه مشکلاتی به وجود میآورد؟
یکی از بزرگترین مشکلاتی که ایدهآلگرایی در مدیریت زمان به وجود میآورد این است که خود را در قالب عدم واگذاری کارها نشان میدهد.
به عنوان مثال، برای اینکه تمام کارهای ارسال محصول برای مشتری به نحو احسن پیش برود، شما از قبل همه چیز را بررسی میکنید؛ از بستهبندی گرفته تا ارتباط با مشتری. از طرفی، منشی شرکت میخواهد نامهای به کارخانه مبنی بر درخواست محصول بفرستد. ابتدا باید انبارگردانی کند تا لیست عدم موجودی محصولات را در بیاورد. یا شاید شخص دیگری انبارگردانی را به عهده دارد. شما این روند را نیز رصد میکنید تا چیزی از قلم نیافتد؛ البته نامه منشی را نیز چند بار چک میکنید تا مطمئن شوید که اشتباهی رخ نداده است، مثلا به جای استفاده از نقطه، ویرگول نگذارد. همچنین، تیم فروش و مکالمات تلفنی آنها را تحت کنترل دارید تا مطمئن شوید انتظارات شما تحقق مییابد.
اگر رفتارهای شما با مثال بالا مطابقت دارد، دچار ایدهآلگرایی شدهاید و نمیتوانید کارها را واگذار کنید. شما به این خاطر صفر تا صد را چک میکنید که معتقدید هیچکس به اندازه شما در این کار خوب نیست یا دیگران با دقت کافی این کار را انجام نمیدهند.
این ایدهآلگرایی باعث میشود بیش از حد سرتان شلوغ باشد، تا دیر وقت کار کنید، صبح زودتر سر کار حاضر شوید و نتوانید کارهای روزانه خود را به اتمام برسانید. همانطور که گفته شد، ایدهآلگرایی در مدیریت زمان بزرگترین مانع برای رسیدن به اهداف است؛ پس آن را جدی بگیرید.
یکی دیگر از مشکلاتی که ایدهآلگرایی ایجاد میکند، شروع نکردن کارهاست. دلیلش استاندارهای بالایی است که از ابتدا تعیین شده و انجام دادن کار را سخت میکند. این مسئله باعث استرس و دلهره از شکست خوردن میشود و افراد تا جای ممکن آن را به تعویق میاندازند.
حتی اگر به عنوان کارمند فعالیت میکنید، ایدهآلگرایی میتواند شما را فلج کند چون همیشه در این فکر هستید که کارها را با نهایت دقت و ظرافت و بدون عیب و نقص انجام دهید. فکر کردن مداوم به این موضوع برای شما مضر است، از عملکرد شما میکاهد و دائما در حال نشخوار فکری خواهید بود. با دیدن همکارتان که دغدغه کمتری دارد و مسئولیتهای کمتری را بر عهده میگیرد متوجه میشوید که این شمایید که همچنان فداکاری میکنید و کارها را ایدهآل انجام میدهید.
برای رفع ایدهآلگرایی در مدیریت زمان چه باید کرد؟
مهمترین اقدام برای رفع ایدهآلگرایی در مدیریت زمان، خودآگاهی و خودشناسی است. خودشناسی و خودآگاهی به افراد کمک میکند تا موانع درونی خود را بشناسند و سپس برای رفع موانع، اقدام کنند. البته در نظر داشته باشید که خودشناسی و خودآگاهی بحثی علمی و دانش بنیان است. در نتیجه نباید از مربی و درمانگر حرفهای غافل شوید. یک روانشناس مجرب در زمینه خودشناسی و خودآگاهی به افراد کمک میکند تا با داشتن نقشه راه منحصربهفرد، مسیر توسعه فردی تسهیل گردد.