مهارتهای ارتباطی برای زندگی کردن لازماند. برای همین است که هرچه بیشتر در مورد انواع ارتباط بدانیم، میتوانیم ارتباطات موثرتر و موفقتری داشته باشیم. ما میتوانیم ارتباطاتمان را بر دو اساس تقسیمبندی کنیم. یکی از این تقسیمبندیها براساس نحوه برقراری ارتباط و دیگری بر اساس مخاطبان ارتباط ما هستند.
ما هر روز و تقریبا در هر محیطی از ارتباط برقرار کردن استفاده میکنیم. فرقی نمیکند قرار باشد یک سخنرانی یکساعته را اجرا کنیم یا فقط در جلسه سرمان را به نشانه تایید حرفهای دیگران تکان بدهیم. با تمام این انواع ارتباط، ما پیامی را ردوبدل کردهایم. در واقع اگر مدت کوتاهی را بدون ارتباط داشتن با دیگران بگذرانیم، به سلامت خودمان لطمه میزنیم.
یادگیری و پرورش مهارتهای ارتباطی میتواند به شما در زندگیتان کمک کند تا شبکه ارتباطیتان را گسترش دهید و بهاصطلاح «نتورک» بسازید. با این که پرورش این مهارتها احتیاج به زمان و تمرین دارد اما نتیجهای درخور زحماتتان میگیرید. پس در ادامه، انواع ارتباط را براساس هر دوی این تقسیمبندیها بررسی میکنیم.
انواع ارتباط بر اساس نحوه برقراری ارتباط
چهار نوع ارتباط اصلی وجود دارند که ما بهصورت روزانه استفاده میکنیم: ارتباط کلامی، غیرکلامی، نوشتاری و دیداری. هرکدام از این انواع ارتباط مشخصات مخصوص خود را دارند و برای مقاصد متفاوتی استفاده میشوند. ما از راههای متفاوتی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات با یکدیگر استفاده میکنیم. برای مثال، ممکن است شما برای توضیح دادن یک ارائه از ارتباط کلامی استفاده کنید. یا برای نوشتن یک ایمیل کاری از ارتباط نوشتاری استفاده کنید. بگذارید به هرکدام از این چهار نوع دقیقتر بپردازیم.
1. ارتباط کلامی
ارتباط کلامی یکی از مهمترین و پراستفادهترین انواع ارتباط است. این نوع ارتباط به معنی استفاده از کلام و زبان برای انتقال اطلاعات از طریق صحبت کردن یا زبان اشاره است. ما معمولا در موقعیتهایی مثل یک گفتوگوی حضوری، صحبت تلفنی، ویدیو کنفرانس، ارائه مطالب مختلف یا در جلسات کاری از ارتباط کلامی استفاده میکنیم. اهمیت این نوع ارتباط در کارآمدی آن است. البته بهتر است همواره ارتباط کلامی را با کمک ارتباط غیرکلامی و نوشتاری تقویت کنید.
2. ارتباط غیرکلامی
ارتباط غیرکلامی دومین نوع پراستفاده در بین انواع ارتباط است. این ارتباط شامل استفاده از زبان بدن، ژستها و حالات صورت برای انتقال اطلاعات میشود. ما از این راههای ارتباطی عمدا و گاهی سهوا استفاده میکنیم. برای مثال، شما ممکن است زمانی که خبر یا ایده خوشایندی را میشنوید، ناخودآگاه لبخند بزنید. زمانی که میخواهید افکار و احساسات دیگران را درک کنید، ارتباط غیرکلامی به کمکتان میآید.
اگر مخاطبتان زبان بدن بستهای دارد، مثلا دستبهسینه یا با شانههای فرورفته نشسته است، احتمالا احساس اضطراب یا نگرانی میکند. اگر زبان بدن بازی دارد، مثلا هر دو پایش را روی زمین و دستانش را کنارش روی میز قرار داده، احتمالا حس مثبتی دارد و منتظر دریافت اخبار و ایدههای جدید است.
3. ارتباط نوشتاری
ارتباط نوشتاری به معنی نوشتن، تایپ کردن و پرینت کردن نوشتههایی برای انتقال اطلاعات است. ارتباط نوشتاری بین بقیه انواع ارتباط سرعت کمتری دارد اما با استفاده از آن، میتوانید سندی از ارتباطاتتان بهجا بگذارید. تا پیش از شروع عصر دیجیتال، ارتباط نوشتاری به کتابها، مقالات، نامه و روزنامه محدود میشد. اما امروزه میتوانید با استفاده از ایمیل، پیامک یا برنامههای پیامرسان ارتباط نوشتاری برقرار کنید.
4. ارتباط دیداری
ارتباط دیداری به نسبت باقی انواع ارتباط شناختهشده نیست. این ارتباط به معنی استفاده از عکس، هنر، نقاشی، ترسیم، نمودار و جدول برای انتقال اطلاعات است. این راههای ارتباطی مخصوصا زمانی به کمکتان میآید که از آنها در کنار باقی انواع ارتباط مثل ارتباط نوشتاری یا کلامی استفاده کنید.
افراد مختلف سبکهای درک و یادگیری متفاوتی دارند و به همین خاطر، بسیاری از افراد از ارتباط دیداری استقبال میکنند زیرا به آنها در درک مفاهیم جدید کمک میکند.
انواع ارتباط بر اساس مخاطب
تمامی این انواع ارتباط احتیاج به مخاطبی دارند تا اطلاعات را به آنها انتقال دهید. ارتباطهای ما براساس مخاطبمان به چند دسته مختلف تقسیم میشوند.
1. ارتباط با خود
ارتباط با خود به معنی ارتباطی است که درون ذهن یک نفر شکل میگیرد. برخی از انواع ارتباط با خود به شکل گفتوگویی است که یک نفر با خودش برقرار میکند. این «حدیث نفس» معمولا برای تصمیمگیری یا فهم دنیای اطراف استفاده میشود. شاید اتفاق افتاده که به فروشگاه رفتهاید و لیست خریدتان را در ذهنتان تکرار کردهاید تا اقلامی که میخواهید را فراموش نکنید. شاید هم هر روز در پایان روز، دفترچه خاطرات یا یادداشتی مینویسید تا حساب اتفاقات روز را نگه دارید. یا ممکن است در ذهنتان با خودتان مباحثه کرده باشید که کدام رشته دانشگاهی را انتخاب کنید. نقاط قوت و ضعف هر رشته را میسنجید و از این مباحثه ذهنی استفاده میکنید تا بتوانید متوجه افکار و احساسات خود بشوید. تمام این سه مثال جزو انواع ارتباط با خود است. ارتباط با خود یکی از مهمترین مهارتهایی است که میتوانید از طریق آن، به افکارتان نظم و ترتیب دهید.
2. ارتباط بینفردی
ارتباط بینفردی احتمالا معروفترین و شناختهشدهترین انواع ارتباط است. این نوع ارتباط به ارتباط بین دو فرد اطلاق میشود. روز ما پر از ارتباطهای بینفردی مختلف است: صبح از خواب بیدار میشوید و به اعضای خانوادهتان صبحبهخیر میگویید. صبح به ملاقات دوستتان میروید، با یکدیگر صبحانه میخورید و در مورد زندگیهایتان حرف میزنید. سر کار میروید، به همکارانتان در کارهایشان کمک میکنید و از آنها کمک میخواهید. عصر به مطب دکتر میروید و با منشی گفتوگو میکنید. شب به خانه برمیگردید و بار دیگر با اعضای خانوادهتان صحبت میکنید. تمام این ارتباطها با افراد مختلف نوعی از ارتباط بینفردی است؛ فرقی نمیکند این ارتباط عمیق و صمیمانه باشد یا گذرا و سطحی.
3. ارتباط جمعی
ارتباط جمعی به معنی ارتباط داشتن با گروهی کوچک از افراد است. در مورد عدد دقیق این گروه کوچک بین روانشناسان اختلاف وجود دارد اما میتوان گفت که این گروه حداقل از 3 نفر و حداکثر از 15 نفر تشکیل شده است. البته ارتباط جمعی با گروههای بزرگتر کار سختتری است. یکی از مشخصههای ارتباط جمعی این است که افراد این گروه بتوانند با یکدیگر و بهصورت یک به یک، ارتباط بینفردی برقرار کنند.
مثل باقی انواع ارتباط، ما تمام عمرمان ارتباط جمعی برقرار میکنیم. احتمالا در مدرسه پروژههای گروهی یا حتی یک گروه دوستی داشتهاید. چه دوست داشته باشید و چه نه، در زندگیتان عضو گروههای مختلفی خواهید بود. شما حتی در یک گروه به دنیا آمدهاید!
خانواده شما نوعی گروه است و زمانی که با اعضای خانوادهتان صحبت میکنید، نوعی ارتباط جمعی برقرار میکنید. حالا هم احتمالا در محل کارتان عضو گروهی هستید و باید با برخی از همکارانتان روی پروژههای مختلف کار کنید. به عبارت دیگر، ارتباط جمعی بخشی از زندگی ماست و باید یاد بگیریم چطور این نوع از ارتباط را سازماندهی کنیم.
4. ارتباط عمومی
آخرین دسته از انواع ارتباط به نام ارتباط عمومی شناخته میشود. ارتباط عمومی وقتی اتفاق میافتد که یک نفر یا گروهی از افراد پیامی را به مخاطبین خود میفرستند. زمانی که یک گروه آنقدر بزرگ میشود که برقراری ارتباط با تمامی افراد امکانپذیر نیست، این ارتباط یکطرفه الزامی میشود. یکی از معروفترین انواع ارتباط جمعی سخنرانی کردن است. سخنرانی شخصیتهای سیاسی یا برنامههای خبری یکی از مثالهای ارتباط عمومی است.
اکنون که با انواع ارتباط آشنا شدهاید، با خود فکر کنید کدام نوع ارتباط در زندگیتان تاثیر بیشتری دارد؟ برای بهتر کردن این ارتباطها چه کار میشود کرد؟ فراموش نکنید که قدم اول برای بهتر شدن، اندیشیدن است.