سادهترین تعریف اهمالکاری، تعلل ورزیدن در انجام کارها و به تاخیر انداختن آنهاست. در تعریفی دیگر از اهمالکاری در مدیریت زمان آمده است انجام دادن کارهایی که کمتر ضروری هستند و عقب انداختن کارهای ضروری.
اینطور هم میتوان گفت: کارهایی که انجام دادنشان لذتبخش است یا رنج انجام آنها کمتر است، در اولویت فهرست کارها قرار میگیرد.
اگر شما باید همین حالا، کاری که ضروری است را انجام دهید و آن را تا آخرین لحظه به تعویق میاندازید، احتمالا دچار اهمالکاری هستید. بعضی از محققین معتقدند که اهمالکاری نوعی شکست است که فرد اهمالکار خودش آن را ایجاد میکند؛ با اینکه عواقب بدش را میداند. اصلا مهم نیست که شخص چقدر منظم و متعهد باشد، این احتمال وجود دارد که به جای انجام کارهای ضروری، کارهای بیاهمیت مثل تماشای تلویزیون، چک کردن اینستاگرام، خرید آنلاین و... را پیگیری کند.
تاریخچه اهمالکاری
طبق تاریخ، مصریان باستان از دو واژه برای توصیف اهمالکاری استفاده میکردند. ناگفته نماند که هر دو واژه با بقا ارتباط داشتند. یکی از واژهها به اجتناب از کارهایی اشاره میکرد که ضرورتی برای انجامشان وجود نداشت؛ در نتیجه زمان کمتری مصرف میشد. منظور از واژه دوم نیز، عادت مضر تنبلی بود، که بر ضرورت انجام کاری در زمان خودش تاکید میکرد؛ مثل کشت محصول در زمان مشخص خودش.
نقطه دیگری از تاریخ که با اهمالکاری گره خورده به سال 1751 برمیگردد؛ زمانی که ساموئل جانسون منتظر بود تا نامهای را از دست قاصد بگیرد اما خیلی دیر به دستش رسید. او در مورد اهمالکاری اینچنین مینویسد: حماقتی که به ما اجازه میدهد تا کاری که راهی برای فرار از آن نداریم را به تعویق بیاندازیم، بهنوعی یک نقطهضعف عمومی و خلاف اصول اخلاقی است. در این بین سرزنشهای عقلانی حاصل از آن هم کم و بیش در هر ذهنی وجود دارند.
یا در جای دیگر از تاریخ به سیسرو، مشاور دوم دولت روم اشاره میشود که اهمالکاری را مربوط به عدم انجام امور نفرتانگیز میداند.
اهمالکاری تاریخی دیرینه دارد؛ حتی ویکتور هوگو که هنرمند پرکاری بود، دچار اهمالکاری میشد. سال 1829 ویکتور هوگو به ناشرش قول داد تا یک سال بعد کتاب جدیدش را به او تحویل دهد. اما او به جای نوشتن، زمانش را صرف مهمانیها و مسائل دیگر کرد. هرچه به موعد تحویل نزدیکتر میشد، استرس و اضطراب بیشتری به سراغش میآمد. تا اینکه تصمیم گرفت برای کتاب جدیدش زمان سررسید 6 ماههای تعریف کند. بنابراین تمام لباسهایش را به کسی سپرد تا در صندوقچهای برایش نگه دارد؛ اینطور حتی لباسی برای بیرون رفتن نداشت و میتوانست روی کارش تمرکز کند. حاصل این خانهنشینی، کتاب گوژپشت نتردام در سال 1831 است که البته دو هفته زودتر از موعد، منتشر شد.
جای دیگری در تاریخ که به اهمالکاری اشاره دارد، واژه «آکراسیا» است که توسط فیلسوفان یونانی به ویژه سقراط و ارسطو استفاده میشد. در تعریف این واژه آمده: اهمالکاری زمانی است که کاری را انجام میدهی و میدانی که درست نیست؛ در عین حال میدانی باید کار دیگری را انجام دهی که درست است.
دلایل اهمالکاری در مدیریت زمان
1. برنامهریزی و اولویتبندی غلط
یکی از دلایل اهمالکاری در مدیریت زمان، برنامهریزی و اولویتبندی غلط است. اولویتبندی و برنامهریزی با این هدف انجام میشوند که بدانید کارهای مهم و ضروری کداماند و سریعتر به سراغ آنها بروید. از طرف دیگر، کارهایی هستند که نباید آنها را انجام دهید چون باعث به تاخیر افتادن سایر کارهای مهم میشوند.
2. ضعف در تصمیمگیری
یکی دیگر از دلایل اهمالکاری در مدیریت زمان، ضعف در تصمیمگیری است. کارهای سخت و دشوار را اول از همه انجام دهید و مراقب باشید در تله عدم تصمیمگیری نیافتید؛ معمولا عدم تصمیمگیری از اشتباه تصمیم گرفتن بدتر است.
3. کارهای دقیقه نودی
یکی دیگر از دلایل اهمالکاری، انجام کارها در دقیقه 90 است؛ مثلا درس خواندن شب امتحان یا انجام امور مربوط به یک پروژه، یکی دو روز قبل از تحویل آن. انجام کارهای دقیقه نودی همیشه با استرس و فشار همراه بوده است و سلامتی را به خطر خواهد انداخت. در عوض، تقسیم کردن یک کار به قسمتهای کوچکتر و انجام دادن آنها، اضطراب کمتری به همراه دارد و احتمال تحویل به موقع افزایش خواهد یافت.
4. ایدهآلگرایی، کمالطلبی یا کمالگرایی
کمالگرایی به این معنا که استانداردهای بالایی تعریف شود، یکی دیگر از دلایل اهمالکاری در مدیریت زمان است. ایدهآلگرایی به خودی خود مضر نیست بلکه اگر با رفتار منفی همراه باشد، به آن ایدهآلگرایی منفی گفته میشود و چهار ویژگی منفی دارد:
1. به خاطر تعریف استانداردهای بالا، ترس از شروع کردن و حل مسئله به وجود میآید، چون افراد به دنبال راهحلی بیعیب و نقص هستند.
2. اگر نتیجهٔ حاصله یک پله پایینتر از استانداردهای تعریف شده باشد، بخششی در کار نیست. در واقع هیچ اشتباه کوچکی پذیرفته نمیشود چرا که فرد معتقد است نتایج نامطلوب جدی به بار میآورد.
3. فرد ایدهآلگرا، خود را بابت شکست سرزنش میکند و نمیبخشد.
4. فرد ایدهآلگرا غیر از خودش به هیچکس اعتماد ندارد، چون فقط خودش میتواند با بالاترین کیفیت کارها را انجام دهد. در این صورت فرد با انبوهی از کارها روبهرو میشود چون نپذیرفته است که بعضی از کارها را به دیگران واگذار کند.
اهمالکاری در مدیریت زمان
افرادی که به اهمالکاری میل دارند، عدم بازدهی در عملکردشان دیده میشود. این افراد زمانبندی درستی برای انجام کارها ندارند. به همین دلیل دچار عدم بازدهی و عملکرد مناسب خواهند شد. آنها نمیتوانند روی کار مشخصی تمرکز کنند و آن را به اتمام برسانند.
اهمالکاران وقت خودشان را با شبکههای اجتماعی یا تلفن صحبت کردن میگذرانند و کارها را به تعویق میاندازند. اغلب انجام کارها را به آخرین لحظه میسپارند و حتی دیرتر از اتمام وقت، کارها را تحویل میدهند. انجام دادن کارها با عجله در لحظه آخر باعث میشود که کیفیت و استاندارد لازم رعایت نشود که باعث نارضایتی خواهد شد. البته که این افراد دچار استرس هستند چون درون خودشان میدانند که کار مهمی برای انجام دادن دارند و مضطرباند.
جمعبندی
در واقع اهمالکاری، به تعویق انداختن کارهای ضروری و انجام کارهایی است که به صورت آنی لذتبخش و یا حتی بیاهمیت هستند. این کارِ مغز است که بین لذت الان و منفعت فردا، لذت در زمان حال را انتخاب کند، چون سادهتر و سریعتر به دست میآید.
در این مقاله پس از تعریف اهمالکاری، تاریخچه آن را مورد بررسی قرار دادیم و اشاره کردیم که اهمالکاری در طول تاریخ با انسان همراه بوده است. سپس از معایب اهمالکاری در مدیریت زمان گفتیم.
تاثیر اهمالکاری در مدیریت زمان بر کسی پوشیده نیست. اینکه کارهای ضروری به لحظه آخر واگذار شوند و در انتها با کمبود زمان، از کیفیت کار کاسته شود، از معایب اهمالکاری در مدیریت زمان است. همچنین ممکن است فرد به خاطر اهمالکاری و تحویل دیر از موعد، با جریمه روبهرو شود. بدتر از آن، استرس و اضطرابی که با خود به همراه دارد بر سلامتی فرد اهمالکار تاثیر خواهد گذاشت.