توضیح دادن مفهوم شهروندی و تعریف حقوق شهروندی
کار آسانی نیست زیرا هر کشوری شهروندان خود را طبق قانون اساسیاش تعریف میکند و قانون اساسی کشورهای مختلف، پایه و اساس بسیار متفاوتی دارد. علاوهبراین، مفهوم شهروندی میتواند از زوایای مختلفی از جمله دیدگاه تاریخی، فلسفی، حقوقی و جامعهشناختی بررسی شود.
مفهوم شهروندی را میتوان به این شکل تعریف کرد: شهروندی رابطهای بین فرد و حکومت است که در آن فرد به کشورش اعلام وفاداری میکند و در عوض حق محافظت شدن و امنیت دارد. شهروندی به معنی به دست آوردن آزادیهایی در قبال انجام مسئولیتهای مشخص است.
شهروندان حقوق، وظایف و مسئولیتهای مشخصی دارند که وجه تمایز بین آنها و افراد خارجی است. تعریف حقوق شهروندی، افراد خارجی را شامل نمیشود و همانطور که از مزایای شهروندی بهرهمند نمیشوند، وظیفه انجام مسئولیتهای آن را نیز ندارند. معمولا حقوق سیاسی مانند حق رای دادن یا فعالیت سیاسی ذیل تعریف حقوق شهروندی شمرده میشوند. در عوض، وفاداری، پرداخت مالیات و خدمت نظامی (معمولا در قالب خدمت سربازی) جزو وظایف یک شهروند هستند.
یکی دیگر از راههای تعریف حقوق شهروندی این است که آن را شکلی از تابعیت ملی با امتیازات بیشتر توصیف میکنند. این تعریف گستردهتر نشاندهنده روابط خاصی بین فرد و حکومت است که لزوما به معنی حقوق سیاسی نیست اما رعایت حقوق شهروندی دیگری را تضمین میکند. تابعیت همچنین نشاندهنده رابطهای بین حکومت و موجوداتی بهجز افراد است از جمله شرکتها، کشتیها و هواپیماها.
مفهوم شهروندی از چه زمانی شکل گرفت؟
مفهوم شهروندی اولین بار در شهرها و دولتشهرهای یونان باستان پدید آمد. در آنجا و آن زمان تعریف حقوق شهروندی فقط شامل مالکان زمین بود و زنان، بردگان و افراد تنگدست را در بر نمیگرفت. شهروند دولتشهر یونان میتوانست رای دهد و در عوض باید مالیات میداد و در خدمت نظامی مشارکت میکرد.
رومیان باستان اولین کسانی بودند که از مفهوم شهروندی برای تمایز گذاشتن بین ساکنان شهر روم و مردمانی استفاده کردند که شهرشان توسط روم فتح شده بود. با گسترش بیشتر روم، رومیان به متحدانشان نیز حق شهروندی اعطا کردند؛ تا جایی که در سال 212 میلادی، تمام ساکنان آزاد امپراتوری روم شهروند روم بودند و امپراتوری روم موظف به رعایت حقوق شهروندی آنها بود.
مفهوم شهروندی و تابعیت در اروپای قرون وسطی کنار گذاشته شد و در عوض از یک سیستم حقوق و وظایف فئودالی استفاده میشد. در اواخر قرون وسطی و رنسانس، برخی از شهرهای ایتالیا و آلمان به شهروندانشان حق شهروندی اعطا میکردند. با این حق، تاجران و باقی افراد ثروتمند در برابر مالکان فئودال امنیت داشتند.
مفهوم شهروندی و تعریف حقوق شهروندی مدرن نخستین بار در قرن هجدهم و به واسطه انقلابهای فرانسه و آمریکا به وجود آمد. در آنجا شهروند به معنی کسی بود که در برابر قدرت قهری فرمانروایان مستبد، آزادیهای خاصی داشت.
راههای مختلفی برای به دست آوردن شهروندی وجود دارد از جمله به دنیا آمدن در مرزهای قانونی یک حکومت، فرزند یا نواده والدین شهروند بودن، ازدواج با یک شهروند و اعطای تابعیت.
انواع حقوق در تعریف حقوق شهروندی
دستهبندیهای متفاوتی برای تعریف حقوق شهروندی وجود دارد که آن را به چند دسته متفاوت تقسیم میکنند. در اینجا سه دسته از این حقوق را با یکدیگر بررسی میکنیم:
1. حقوق مدنی
حقوق مدنی شامل موارد متعددی میشود که آنها را بهترتیب میشماریم:
· حق حیات: حق حیات یک حق مدنی اولیه است. بدون داشتن این حق، فرد یا جامعه هیچ امنیتی نخواهند داشت. دولت و حکومت وظیفه دارد از شهروندانش در برابر خطرات مختلف محافظت کند.
· حق زندگی خانوادگی: حق زندگی خانوادگی اهمیت زیادی برای ادامه حیات انسانها دارد. تمام حکومتها به تقدس و حرمت بنیاد خانواده و ازدواج اهمیت میگذارند. افراد میتوانند با همسر خود ازدواج کنند و بچهدار شوند. البته قوانینی وجود دارد که برای اداره خانوادهها وضع شدهاند.
· حق آموزش: اگر انسانها آموزش ندیده باشند، نمیتوانند واقعا در جامعه و اداره آن مشارکت کنند. برای همین است که اغلب حکومتها به شهروندان خود حق آموزش ابتدایی را میدهند و گاهی اوقات آن را اجباری میکنند. بدون داشتن حق آموزش، هیچ شهروندی فرصت پیشرفت نخواهد داشت.
· حق آزادی فردی: حق آزادی فردی یکی از مهمترین چیزهایی است که در تعریف حقوق شهروندی ذکر میشود. آزادی فردی برای رشد فیزیکی و ذهنی هر فردی لازم است. اما این آزادی بدین معنا نیست که هرکس میتواند هرکاری را انجام دهد بلکه آزادی باید در چارچوب قوانین هر دولت باشد.
· حق آزادی حرکت: هر شهروندی حق دارد آزادانه در کشورش حرکت کند. این شهروندان همچنین حق دارند کشورشان را ترک کنند. با این حال، مناطق خاصی مانند مناطق نظامی وجود دارند که برای امنیت بیشتر، خارج از دسترس شهروندان عادی قرار دارند.
· حق عدالت: حق عدالت یکی از مهمترین حقوقی است که در تعریف حقوق شهروندی گنجانده میشود و همین حق است که بهنوعی تضمینکننده باقی حقوق شهروندان است. شهروندان حق دارند به دادگاهها مراجعه کنند و مطالبهگر حقوق خود باشند. حق عدالت از افراد ضعیف و تنگدستان محافظت میکند.
2. حقوق اقتصادی
· حق کار کردن: حق کار کردن برای خوب زندگی کردن و برطرف کردن بسیاری از نیازهای انسان حیاتی است. همه دولتهای مدرن حق کار کردن را در تعریف حقوق شهروندی میگنجانند و در راستای تحقق آن تلاش میکنند.
· حق دستمزد کافی: یک شهروند نه تنها حق کار کردن دارد بلکه حق دارد به ازای کارش، دستمزد کافی دریافت کند. برای همین است که دولتها حداقل دستمزد را براساس کیفیت و کمیت کار انجامشده تعیین میکنند.
· حق استراحت و تفریح: انسانها ماشین نیستند و پس از اتمام کار و فعالیت، حق دارند استراحت کنند. برای همین است که دولتها حق استراحت را برای شهروندانشان قائل میشوند تا سلامت آنها را تامین کنند. قوانین کار هر کشور ساعات کار مشخصی را تعیین میکند و مطمئن میشود که شرکتها و ادارات علاوه بر تخطی نکردن از این قوانین، روزهای تعطیل و مرخصیهای معینی داشته باشند.
· حق مالکیت: حق مالکیت به معنی داشتن حق جمعآوری ثروت و پول و خرید املاک مختلف است. این اموال منجر به رشد فرهنگ و تمدن خواهند شد. حق مالکیت در تعریف حقوق شهروندی نتیجه و پیامد مستقیم حق دستمزد کافی است.
· حق امنیت اقتصادی و اجتماعی: در یک دولت مدرن، شهروندان حق دارند از نظر اقتصادی و اجتماعی احساس امنیت کنند. در صورتی که شهروندان مریض شوند، از کار بیکار شوند یا به سنین سالمندی برسند، دولت وظیفه مراقبت از آنها را خواهد داشت. بیشتر دولتها بیمه، حقوق بیکاری، کمک اقتصادی در دوران بیماری و مزایا و یارانههای اقتصادی مختلفی را به شهروندانشان اعطا میکنند.
3. حقوق سیاسی
· حق رای دادن: در یک کشور دموکراتیک، هر شهروند بزرگسالی حق دارد رای دهد تا مقامات سیاسی کشورش را انتخاب کند. این حق فقط به بزرگسالان اعطا میشود که این سن در برخی کشورها 18 سالگی و در برخی دیگر 21 سالگی است.
· حق شرکت در انتخابات: شهروندان میتوانند با توجه به شرایط ذکر شده در قانون اساسی کشورشان، برای مناصب مختلف سیاسی کاندیدا و نامزد شوند. کسی که میخواهد در انتخابات شرکت کند، باید دارای برخی شرایط لازم و صلاحیتها باشد. اگر شهروندان دیگر به او رای دهند، برای منصب مورد نظرش برگزیده خواهد شد.
· حق مشارکت سیاسی: شهروندان میتوانند با رای دادن در انتخابات، مشارکت در احزاب یا کاندیداتوری برای مناصب مختلف در آینده سیاسی دولت و کشورشان مشارکت کنند.
تعریف حقوق شهروندی کار آسانی نیست و تعاریف زیادی برای این حقوق، مفهوم شهروندی و وظایف ما در قبالشان وجود دارد. هرچقدر بیشتر در مورد حقوقمان بدانیم و آگاهی بیشتری داشته باشیم، بهتر میتوانیم دولت را به رعایت حقوق شهروندی خودمان و دیگران تشویق کنیم. آگاهی از حقوق شهروندی اولین گام برای زندگی متمدن در سرزمینمان است.