اختلال دوقطبی یا همان افسردگی-شیدایی، یکی از بیماریهای تهدید کننده سلامت روان است که با نوسانات خلقی شدید نمایان میشود. این اختلال شامل دو مرحله میشود که فرد در مرحله اول آن هیجان و انرژی زیادی دارد (شیدایی یا هیپومانیا) و در مرحله دوم تمام انرژی و احساسات مثبت خود را از دست میدهد و وارد فاز افسردگی میشود. وقتی از این دو مرحله صحبت میکنیم، منظورمان یک تغییر خل و خوی معمولی نیست! تغییرات سطح انرژی و اخلاقیات افراد دوقطبی آنقدر زیاد است که نه تنها به خود آنها بلکه به افراد نزدیک آنها نیز آسیب میزند.
درک اختلال دوقطبی و شناخت علائم آن از این نظر بسیار مهم است که کنترل شرایط این بیماری را در همان مراحل اولیه ممکن میکند. شاید جالب باشد بدانید میلیونها نفر در سراسر جهان درگیر این اختلال هستند! مورد مهمتر این است که در صورت شروع به موقع درمان میتوان تا حد بسیار زیادی علائم این اختلال را مدیریت کرد. در این مقالهها همراه شما هستیم تا با بحث درباره افسردگی-شیدایی، آگاهی خود و جامعه را در این رابطه افزایش دهیم.
اختلال دوقطبی چیست؟
قبل از اینکه بتوانیم به سراغ علائم و راههای درمان اختلال دوقطبی یا Bipolar disorder برویم باید با تعریف آن آشنا شویم. این اختلال یکی از اختلالات روانی است که تغییر ناگهانی و شدید خلق و خو، انرژی و توانایی انجام کارهای روزانه را به همراه دارد. تغییراتی که افراد دوقطبی با آن دست و پنجه نرم میکنند، بسیار شدیدتر از فراز و نشیبهای معمولی است که همه ما در طول روز تجربه میکنیم.
خود کلمه "دوقطبی" به معنای دو حالت افراطی کاملا متفاوت است که فرد مبتلا به این اختلال از خود نشان میدهد. یک طرف این اختلال افسردگی شدیدی قرار دارد که انگیزه فرد برای ادامه زندگی را از او میدزدد؛ در حالی که طرف دیگر این اختلال شیدایی وجود دارد که انرژی و انگیزه بسیار زیادی در اختیار فرد میگذارد.
انواع اختلال دوقطبی
Bipolar disorder سه نوع مختلف دارد که هر کدام با چرخه به خصوص خود، فرد درگیر را از پا در میآورند. در ادامه هر سه نوع این بیماری را بررسی خواهیم کرد:
اختلال دوقطبی I
این نوع از اختلال، با دوره شیدایی خود شناخته میشود که قبل یا بعد از دورههای هیپومانیک و افسردگی شدید، بیمار را درگیر خود میکند. در برخی موارد، دوره شیدایی این نوع از اختلال آنقدر شدید است که باعث جدایی فرد از واقعیت یا همان روان پریشی میشود.
اختلال دوقطبی II
این نوع از اختلال حداقل یک دوره افسردگی شدید و یک دوره هیپومانیک میدارد. با این حال، در این نوع از شیدایی خبری از دوره کامل شیدایی نیست!
اختلال سیکلوتیمیک
در نوع آخر اختلال، بیمار حداقل دو سال چرخههای متعددی از علائم هیپومانیا و افسردگی را تجربه میکند. البته افسردگی که در این نوع از اختلال گریبانگیر بیمار میشود، چند درجهای از افسردگی شدید ضعیفتر است.
حالا که با انواع اختلال دو قطبی آشنا شدیم، میتوانیم به سراغ علائم اصلی آن برویم. شناخت هر چه بیشتر این اختلال روانی به تشخیص درست و اقدام برای درمان به موقع آن منجر میشود.
علائم اختلال دوقطبی
در این بخش از مقاله به سراغ علائم اصلی Bipolar disorder خواهیم رفت و هر کدام از این علائم را با دقت بررسی خواهیم کرد. موردی که قبل از بررسی علائم باید به آن اشاره کنیم این است که وجود این علائم به تنهایی نمیتواند مدرک محکمی برای درگیری با این اختلال باشد اما مراجعه به روانپزشک پس از مشاهده این علائم ضروری است.
اپیزودهای شیدایی و هیپومانیک
در طول دورههای شیدایی و هیپومانیک سرحالی بیش از حد و تحریکپذیری بیشتر بیمار را درگیر میکنند. هر دوره شیدایی حداقل یک هفته و هر دوره هیپومانیک حداقل 4 روز طول میکشد. علائم شروع این دورهها میتواند شامل موارد زیر باشد:
● افزایش انرژی، فعالیت و بیقراری
● سرحالی بیش از حد، خوشی غیرمنطقی و ناگهانی
● تحریک پذیری شدید
● حمله افکار مختلف و ریتم صحبت کردن بسیار سریع
● حواس پرتی، ناتوانی در تمرکز
● نیاز کمتر به خواب
دوره افسردگی
در دوره افسردگی فرد انرژی کمتری دارد و به فعالیت کمتری نیز میپردازد. احساس غم و اندوه یا ناامیدی و از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که فرد زمانی از آن لذت میبرد میتوانند از مهمترین علائم شروع دوره افسردگی باشند. در ادامه لیستی از علائم شروع دوره افسردگی را بررسی خواهیم کرد:
● احساس غم، اضطراب یا پوچی
● احساس ناامیدی یا بدبینی
● کاهش انرژی، احساس خستگی یا "آهسته شدن ریتم زندگی"
● مشکل در تمرکز، به خاطر سپردن، تصمیم گیری
● تغییر ناگهانی در اشتها یا وزن
تفاوت بین اپیزودهای شیدایی، هیپومانیک و افسردگی
بالاتر نیز به این موضوع اشاره کردیم که دورههای شیدایی و هیپومانیک با سطح انرژی بالا و سرخوشی فرد شناخته میشوند اما دوره٬های افسردگی با سطح انرژی پایین و غم و اندوه فرد خود را نشان میدهند. شاید از خود بپرسید پس چه تفاوتی بین دوره شیدایی و هیپومانیک وجود دارد؟ حقیقت این است که شدت تغییر خلق و خو در این دوره تفاوت اصلی شیدایی و هیپومانیک است. در دورههای شیدایی اختلالات روانی شدیدتر هستند و ممکن است فرد به بستری شدن نیاز داشته باشد!
علل و عوامل خطر اختلال دوقطبی
علت دقیق ابتلای افراد به اختلال دوقطبی مشخص نیست. با این حال، عوامل متعددی وجود دارد که معتقدیم میتوانند در ابتلای فرد به چنین اختلای نقش مهمی داشته باشند.
تفاوتهای بیولوژیکی
با بررسی دستاوردهای برخی مطالاعات، میتوان مشاهده کرد که مغز افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، از نظر فیزیکی با مغز یک فرد معمولی متفاوت است. اهمیت این تغییرات و تفاوتها هنوز مشخص نیست اما ممکن است به شناسایی دقیقتر علل ابتلا به این اختلال کمک کند.
انتقالدهندههای عصبی
مورد دیگری که به نظر میرسد در ابتلای بیمار به Bipolar disorder نقش داشته باشند، عدم تعادل انتقال دهندههای عصبی در مغز فرد درگیر با اختلال دوقطبی است.
عوامل تشدید کننده بیماری
عوامل متعددی میتوانند به تشدید علائم یا خطر ابتلا به بیماری منجر شوند! در ادامه هر کدام از این موارد را به صورت جزئی بررسی خواهیم کرد:
ژنتیک
اگر والدین، خواهر یا برادر فردی دارای اختلال دوقطبی باشند، احتمال ابتلا به این بیماری در آن فرد به نسبت افرادی که در سابقه خانوادگی خود چنین اختلالی ندارند، بیشتر خواهد بود.
استرس
سطوح استرس بالا یا رویدادهای آسیبزا ممکن است باعث ایجاد دورههای شیدایی یا افسردگی در افراد دارای مستعد این اختلال شوند. در صورت ابتلای فرد نیز این موارد میتوانند باعث تشدید علائم در وی شوند.
سوء مصرف مواد مخدر یا الکل
سوء مصرف مواد در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار رایج است، اما اینکه آیا علت یا نتیجه این اختلال است، هنوز به صورت کامل مشخص نیست.
تشخیص اختلال دوقطبی
تشخیص اختلال دوقطبی طی چند مرحله انجام میشود و به سادگی نمیتوان درگیری یک فرد با این بیماری را تشخیص داد. در واقع، تنها یک روانپزشک متخصص میتواند با انجام معاینات فیزیکی، مصاحبههای شخصی و آزمایشات مختلف وجود این اختلال در یک فرد را تایید یا رد کند.
معیارهای تشخیصی
تشخیص اختلال دوقطبی بر اساس معیارهای خاصی صورت میگیرد که توسط راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است، مشخص شدهاند. یکی از موارد موجود در این راهنما، داشتن حداقل یک دوره شیدایی یا هیپومانیا است.
تاریخچه پزشکی و ارزیابی
شرح حال دقیق پزشکی و ارزیابی تاریخچه روانپزشکی شخصی و خانوادگی فرد نیز از بخشهای حیاتی فرآیند تشخیصی بیماری هستند.
درمان و مدیریت اختلال دوقطبی
روشهای مختلفی برای درمان و مدیریت اختلال دوقطبی وجود دارد اما داروها اغلب سنگ بنای درمان این اختلال محسوب میشوند. از این داروها میتوان به صورت خلاصه موارد زیر را بررسی کرد:
تثبیت کنندههای روانی: این داروها معمولاً اولین انتخاب پزشک برای درمان Bipolar disorder خواهند بود. از این دسته داروها میتوان به مواردی مثل لیتیوم و والپروات اشاره کرد.
داروهای ضد روان پریشی: این داروها میتوانند علائم شیدایی یا افسردگی را کاهش دهند. البته استفاده این داروها به تنهایی تاثیر چندانی در حال بیمار ندارد و حتما باید در کنار روشهای درمانی دیگر از آنها استفاده شود.
داروهای ضد افسردگی: این نوع از داروها برای مدیریت دورههای افسردگی استفاده میشوند. اغلب این داروها در ترکیب خود یک تثبیت کننده روانی دارند که به مدیریت شرایط فرد درگیر کمک میکند.
روان درمانی
روان درمانی یا «گفتگو درمانی» نیز بخش بسیار مهمی از درمان اختلالات دوقطبی است. این بخش میتواند شامل موارد زیر شود:
درمان رفتاری شناختی (CBT): این نوع درمان به شناسایی باورها و رفتارهای ناسالم و منفی و جایگزینی آنها با باورهای سالم و مثبت کمک میکند.
درمان خانواده محور: این نوع درمان شامل آموزش و کمک گرفتن از اعضای خانواده میشود و بر تقویت راهبردهای مقابلهای خانواده تمرکز دارد.
تغییر سبک زندگی
علاوه بر دارو و درمان، تغییرات سبک زندگی نیز میتوانند نقش مهمی در مدیریت اختلال دوقطبی داشته باشد. ورزش منظم، خواب کافی و یک رژیم غذایی سالم میتوانند به مدیریت نوسانات خلقی و ارتقای رفاه کلی بیمار کمک کند.
زندگی با اختلال دوقطبی؛ کلام آخر
حقیقت تلخ و ساده این است که زندگی با اختلال دوقطبی آسان نیست! با این حال داشتن یک سیستم حمایتی قوی میتواند تفاوت چشمگیری در کیفیت زندگی افراد درگیر با این اختلال ایجاد کند. خانواده، دوستان، گروههای حمایتی و متخصصان سلامت روان، همگی میتوانند به ارتقا سطح زندگی این افراد کمک کنند. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد! اگر احساس میکنید در رابطه با اختلال دو قطبی به کمک متخصص نیاز دارید میتوانید از مشاوران آنلایف کمک بگیرید. مشاوران متخصص ما میتوانند در مسیر درمان این اختلال شما را یاری کنند.